معنی (.iv&.tv): دراز کشیدن، استراحت کردن (با nwod) (.iv&.tv.n):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی, معنی (پهذ&پفذ): دراز کشیدن، استراحت کردن (با ئصخی) (پهذ&پفذپئ):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی, معنی (,iv&,tv): bcاx ladbj، اsتcاpت lcbj (fا nwod) (,iv&,tv,n):bcmy ;tتj، soj jاbcsت ;tتj، bcmy، lvf omاfdbj، اtتاbj، kاjbj، mاru abj، rcاc ;ctتj kmrتا kاjbj، mqu، kmrudت، ];mj;d, معنی اصطلاح (.iv&.tv): دراز کشیدن، استراحت کردن (با nwod) (.iv&.tv.n):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی, معادل (.iv&.tv): دراز کشیدن، استراحت کردن (با nwod) (.iv&.tv.n):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی, (.iv&.tv): دراز کشیدن، استراحت کردن (با nwod) (.iv&.tv.n):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی چی میشه؟, (.iv&.tv): دراز کشیدن، استراحت کردن (با nwod) (.iv&.tv.n):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی یعنی چی؟, (.iv&.tv): دراز کشیدن، استراحت کردن (با nwod) (.iv&.tv.n):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی synonym, (.iv&.tv): دراز کشیدن، استراحت کردن (با nwod) (.iv&.tv.n):دروغ گفتن، سخن نادرست گفتن، دروغ، کذب خوابیدن، افتادن، ماندن، واقع شدن، قرار گرفتن موقتا ماندن، وضع، موقعیت، چگونگی definition,